۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Random

ˈrændəm ˈrændəm

شکل جمع:

randoms

صفت تفضیلی:

more random

صفت عالی:

most random

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1

تصادفی، اتفاقی، شانسی، بدون الگو

We selected a random sample of 100 students from the university.

ما نمونه‌ای تصادفی از ۱۰۰ دانشجو از دانشگاه انتخاب کردیم.

Random investment is a sure way of getting minimum results.

سرمایه‌گذاری بدون هدف راه مطمئنی است برای کسب حداقل بازده.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The mad man fired at the crowd at random.

مرد دیوانه بی‌هدف به طرف جمعیت تیراندازی کرد.

randomly selected numbers

اعدادی که به‌طور تصادفی انتخاب شده‌اند

a random encounter

برخورد تصادفی

a random assortment of books

مجموعه‌ی نامرتبی از کتب

random distribution

پخش بختی، توزیع تصادفی

to draw the winning numbers out of the box at random

شماره‌های برنده را به‌طور تصادفی از داخل جعبه در آوردن

adjective informal

عجیب‌وغریب، غیرعادی، غیرمنتظره، بی‌دلیل، بی‌ربط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He has a habit of doing random things that surprise everyone.

عادت داره کارهای عجیب‌وغریب بکنه که همه رو شوکه می‌کنه.

Why did you say that? It was so random!

چرا اینو گفتی؟ خیلی بی‌ربط و غیرمنتظره بود!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a kitten's random play with a ball

بازی بی‌هدفانه‌ی بچه گربه با گوی

a random remark

اظهار بدون منظور خاص

adjective informal

ناشناس، غریبه، ناخواسته، بدون هماهنگی

She started talking to some random guy she just met.

شروع کرد به صحبت کردن با یه نفر ناشناس که تازه دیده بود.

Why did you bring some random people to the party?

چرا چند تا آدم غریبه آوردی مهمونی؟

noun countable informal

آدم ناشناس، آدم غریبه، فرد بی‌ربط

There were a bunch of randoms hanging around the café.

چندتا آدم ناشناس دور کافه می‌چرخیدند.

Don’t just hire randoms; find professionals for the job.

فقط آدم بی‌ربط استخدام نکن؛ دنبال حرفه‌ای‌ها باش.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد random

  1. adjective haphazard, chance
    Synonyms:
    accidental casual arbitrary fortuitous aimless unplanned chance purposeless stray promiscuous unpremeditated contingent desultory irregular incidental unaimed designless driftless objectless unconsidered slapdash hit-or-miss adventitious fluky spot odd indiscriminate
    Antonyms:
    specific definite systematic methodical particular

Collocations

at random

به‌طور تصادفی، بدون نقشه یا انتخاب

لغات هم‌خانواده random

  • adjective
    random

سوال‌های رایج random

معنی random به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «Random» در زبان فارسی به «تصادفی» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی تصادفی به رویدادی یا انتخابی اشاره دارد که بر اساس هیچ قاعده، الگو یا برنامه مشخصی صورت نمی‌گیرد و نتیجه آن قابل پیش‌بینی نیست. این مفهوم در علوم مختلف، به ویژه ریاضیات، آمار، کامپیوتر و فیزیک اهمیت زیادی دارد و به فرآیندهایی گفته می‌شود که از نظر وقوع هر حالت، احتمال یکسان یا متغیری دارند. برای مثال، پرتاب تاس یا قرعه‌کشی نمونه‌هایی از فرآیندهای تصادفی هستند.

در ریاضیات و آمار، مفاهیم تصادفی پایه و اساس نظریه احتمال و فرآیندهای تصادفی را تشکیل می‌دهند. انتخاب‌های random به معنای انتخاب‌هایی است که هیچ‌گونه الگوی قابل پیش‌بینی ندارند و در تحلیل داده‌ها، آزمون فرض‌ها و مدل‌سازی‌های آماری از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. بسیاری از مدل‌های علمی و مهندسی برای بررسی پدیده‌های پیچیده و غیرقطعی، به داده‌ها و پارامترهای تصادفی وابسته‌اند.

در علوم کامپیوتر، الگوریتم‌های random نقش کلیدی در امنیت، رمزنگاری، شبیه‌سازی‌ها و بهینه‌سازی دارند. به‌عنوان مثال، تولید اعداد تصادفی برای ایجاد رمزهای عبور امن یا انجام شبیه‌سازی‌های مونت‌کارلو کاربرد دارد. انتخاب random در برنامه‌نویسی باعث می‌شود برنامه‌ها انعطاف‌پذیرتر و غیرقابل پیش‌بینی‌تر شوند.

در زندگی روزمره، کلمه‌ی random به معنی انجام کاری یا انتخاب چیزی بدون برنامه‌ریزی یا هدف مشخص نیز به‌کار می‌رود. وقتی می‌گوییم یک تصمیم یا انتخاب random بوده، یعنی آن کار بدون فکر قبلی، برنامه یا قاعده خاصی انجام شده است. این کاربرد بیشتر در گفت‌وگوهای غیررسمی دیده می‌شود.

از نظر فرهنگی و اجتماعی، تصادفی بودن برخی اتفاقات زندگی یادآور این است که جهان و زندگی همیشه قابل پیش‌بینی نیستند و در آن‌ها عنصر شانس و احتمال نقش مهمی دارد. این دیدگاه می‌تواند باعث پذیرش بهتر تغییرات ناگهانی و موقعیت‌های غیرمنتظره در زندگی شود و به کاهش اضطراب ناشی از نیاز به کنترل همه چیز کمک کند.

کلمه‌ی random یا تصادفی، مفهومی است که نشان‌دهنده‌ی عدم قطعیت، عدم برنامه‌ریزی و پیش‌بینی‌ناپذیری در بسیاری از حوزه‌های زندگی و علم است. این واژه یادآور پیچیدگی و تنوع جهان پیرامون ماست که نمی‌توان همیشه همه چیز را تحت کنترل داشت یا پیش‌بینی کرد.

صفت تفضیلی random چی میشه؟

صفت تفضیلی random در زبان انگلیسی more random است.

صفت عالی random چی میشه؟

صفت عالی random در زبان انگلیسی most random است.

ارجاع به لغت random

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «random» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/random

لغات نزدیک random

پیشنهاد بهبود معانی