فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Aimless
ˈeɪmləs
ˈeɪmləs
صفت تفضیلی:
more aimlessصفت عالی:
most aimlessمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
بی‌مقصد، بی‌مرام، بی‌اراده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
aimless violence
خشونت بدون هدف
He wandered aimlessly along the beach.
او بدون هدف در امتداد ساحل پرسه می‌زد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
her constant aimlessness
بی‌تصمیمی/ بی‌مقصدی همیشگی او
مترادف و متضاد aimless
-
adjective having no goalSynonyms:purposeless random directionless goalless undirected unplanned drifting wandering casual careless thoughtless haphazard accidental unpredictable stray chance pointless shiftless heedless vagrant blind indiscriminate unavailing frivolous wayward capricious fickle indecisive irresolute erratic objectless hit-or-miss desultory unguided any which way wanton bits-and-pieces fits and starts flighty fancifulAntonyms:purposeful determined directed goal-oriented motivated resolute pointed
لغات هم‌خانواده aimless
-
nounaim, aimlessness
-
adjectiveaimless
-
verb - intransitiveaim
-
adverbaimlessly
ارجاع به لغت aimless
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «aimless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/aimless
لغات نزدیک aimless
- - aim to
- - aimed
- - aimless
- - aimlessly
- - aimlessness