فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unavailing

ˌʌnəˈveɪlɪŋ ˌʌnəˈveɪlɪŋ

معنی

adjective

بی‌فایده، بیهوده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unavailing

  1. adjective futile
    Synonyms:
    useless vain ineffective fruitless unsuccessful ineffectual worthless empty idle unproductive trivial impractical in vain to no purpose valueless unprofitable exhausted barren trifling to no avail to no effect on a treadmill save one’s breath

ارجاع به لغت unavailing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unavailing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unavailing

لغات نزدیک unavailing

پیشنهاد بهبود معانی