امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Unprofitable

    ʌnˈprɑːfɪt̬əbl ʌnˈprɒfətəbl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more unprofitable

    • صفت عالی:

      most unprofitable

    معنی

    بی‌سود، غیرقابل استفاده، بی‌ثمر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد unprofitable

    1. adjective Producing but little financial return
      Synonyms:
      unthrifty ill-requited ill-paid profitless costly expensive unlucrative unremunerative
      Antonyms:
      profitable gainful productive
    1. adjective Useless
      Synonyms:
      fruitless useless barren futile pointless hopeless unavailing vain bootless dry frustaneous gainless idle inutile unsuccessful profitless sterile unfruitful unlucrative unremunerative unrewarding
    1. noun
      Synonyms:
      inutility

    ارجاع به لغت unprofitable

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «unprofitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unprofitable

    لغات نزدیک unprofitable

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return