صفت تفضیلی:
more hopelessصفت عالی:
most hopelessنومید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
looking with tearful, hopeless eyes
(درحال) نگاه کردن با چشمانی اشکآلود و عاری از امید
The doctors declared the patient hopeless and she was sent home.
دکترها اعلام کردند که بیمار خوبشدنی نیست و او را به منزل فرستادند.
a hopeless gambler
قمارباز اصلاحناپذیر
His poetry is hopelessly bad.
شعر او بسیار بد است.
He is hopeless in mathematics.
ریاضیات او بسیار خراب است.
The situation looked quite hopeless.
وضعیت در ظاهر بسیار نومیدکننده بود.
a hopeless task
کاری که امکان موفقیت ندارد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «hopeless» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hopeless