Sinister

ˈsɪnəstər ˈsɪnɪstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more sinister
  • صفت عالی:

    most sinister

توضیحات

همچنین می‌توان از sinistrous به‌ جای sinister استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

گمراه‌کننده، بدخواه، کج، نادرست، خطا، فاسد، بدیمن، بدشگون، نامیمون، شیطانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a sinister plot
- توطئه‌ای اهریمنی
- a sinister fate
- سرنوشت جان‌گداز
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sinister

  1. adjective nasty, menacing
    Synonyms: adverse, apocalyptic, bad, baleful, baneful, blackhearted, corrupt, deleterious, dire, disastrous, dishonest, disquieting, doomful, evil, foreboding, harmful, hurtful, ill-boding, inauspicious, injurious, lowering, malefic, malevolent, malign, malignant, mischievous, obnoxious, ominous, pernicious, perverse, poisonous, portentous, threatening, unfavorable, unfortunate, unlucky, unpropitious, woeful
    Antonyms: benevolent, kind, nice

ارجاع به لغت sinister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sinister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sinister

لغات نزدیک sinister

پیشنهاد بهبود معانی