آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Output

ˈaʊtpʊt ˈaʊtpʊt

گذشته‌ی ساده:

outputted

شکل سوم:

outputted

سوم‌شخص مفرد:

outputs

وجه وصفی حال:

outputting

شکل جمع:

outputs

معنی output | جمله با output

noun countable C2

تولید، بازده، محصول

the output of coal

تولید زغال‌سنگ

industrial output

تولید صنعتی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His literary output was small.

بازده ادبی او ناچیز بود.

the output of small cars

تولید اتومبیل‌های کوچک

the output of goods and services

تولید کالاها و خدمات

output process

فرایند خروجی

noun

(برق - نیروی مفید تولید شده توسط مولد یا بیرون داده شده توسط تقویت کننده ها و غیره) انرژی خروجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

noun

(علم و ادب) شکوفایی، گل کردن

noun

کامپیوتر برون داد، خروجی، برون دادی، برون‌ده

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد output

سوال‌های رایج output

معنی output به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «output» در زبان فارسی به «خروجی»، «نتیجه» یا «محصول تولیدی» ترجمه می‌شود.

این واژه به معنای چیزی است که از یک فرآیند، سیستم یا فعالیت حاصل می‌شود و می‌تواند شامل کالا، خدمت، داده یا انرژی باشد. در زبان انگلیسی، output به هر نوع نتیجه‌ی ملموس یا غیرملموس اشاره دارد که پس از ورود منابع و انجام فرآیند مشخص، به دست می‌آید.

در صنعت و تولید، output به مقدار کالای تولیدشده توسط یک کارخانه یا کارگاه گفته می‌شود. به عنوان مثال، اگر یک کارخانه روزانه هزار قطعه تولید کند، این میزان تولید همان output آن کارخانه است. این مفهوم نقش مهمی در مدیریت تولید، برنامه‌ریزی منابع و ارزیابی عملکرد دارد، زیرا نشان‌دهنده‌ی بهره‌وری و کارایی سیستم تولید است.

در حوزه‌ی فناوری و کامپیوتر، output به داده‌ها یا نتایجی اطلاق می‌شود که یک سیستم یا برنامه پس از پردازش اطلاعات به کاربر ارائه می‌دهد. برای مثال، نمایش یک گزارش روی صفحه نمایش، چاپ سند یا خروجی گرفتن یک فایل، همه نمونه‌هایی از output هستند. در این کاربرد، output نشان‌دهنده‌ی عملکرد صحیح سیستم و ارتباط میان داده‌های ورودی و نتایج پردازش‌شده است.

در اقتصاد و مدیریت، output می‌تواند به نتیجه‌ی فعالیت اقتصادی یا محصول نهایی یک سازمان یا کشور اشاره داشته باشد. GDP (تولید ناخالص داخلی) نمونه‌ای از اندازه‌گیری output ملی است، زیرا ارزش کل کالاها و خدمات تولیدشده در یک کشور را نشان می‌دهد. در این معنا، output معیاری برای سنجش رشد، بهره‌وری و کارایی اقتصادی است.

از دیدگاه عمومی و روزمره، output می‌تواند هر نتیجه‌ی حاصل از تلاش انسان باشد. برای مثال، تلاش یک نویسنده در نوشتن کتاب، یا کار یک نقاش در خلق اثر هنری، خروجی (output) کار او محسوب می‌شود. این کاربرد نشان می‌دهد که مفهوم output تنها محدود به حوزه‌های صنعتی یا علمی نیست، بلکه شامل هر نوع نتیجه‌ی ملموس یا ناملموس حاصل از فعالیت انسانی نیز می‌شود.

«output» واژه‌ای است که مفهوم نتیجه، محصول یا خروجی فرآیند را منتقل می‌کند. این واژه در حوزه‌های صنعتی، تکنولوژی، اقتصاد و زندگی روزمره کاربرد دارد و نشان می‌دهد که هر فعالیت یا سیستمی، پس از دریافت ورودی‌ها و انجام مراحل لازم، یک خروجی مشخص و قابل ارزیابی تولید می‌کند.

گذشته‌ی ساده output چی میشه؟

گذشته‌ی ساده output در زبان انگلیسی outputted است.

شکل سوم output چی میشه؟

شکل سوم output در زبان انگلیسی outputted است.

شکل جمع output چی میشه؟

شکل جمع output در زبان انگلیسی outputs است.

وجه وصفی حال output چی میشه؟

وجه وصفی حال output در زبان انگلیسی outputting است.

سوم‌شخص مفرد output چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد output در زبان انگلیسی outputs است.

ارجاع به لغت output

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «output» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/output

لغات نزدیک output

پیشنهاد بهبود معانی