آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Amount

    əˈmaʊnt əˈmaʊnt

    گذشته‌ی ساده:

    amounted

    شکل سوم:

    amounted

    سوم‌شخص مفرد:

    amounts

    وجه وصفی حال:

    amounting

    شکل جمع:

    amounts

    معنی amount | جمله با amount

    verb - intransitive B1

    سرزدن، بالغ شدن، رسیدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    The cost amounts to one hundred thousand tomans.

    هزینه بالغ بر صدهزار تومان است.

    His wealth amounts to millions.

    ثروتش سر به میلیون می‌زند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The refusal to answer amounts to a rejection of the offer.

    خودداری از دادن جواب به مثابه رد پیشنهاد است.

    It is not clear if these discussions will amount to much.

    معلوم نیست این مذاکرات به جایی خواهد رسید یا نه.

    a huge amount of work

    حجم بسیار زیاد کار

    noun countable uncountable

    میزان، مقدار، مبلغ، عده، مایه، مقدار میزان

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    total amount

    مبلغ کل

    a considerable amount of bread and potatoes

    مقدار قابل‌ملاحظه‌ای نان و سیب زمینی

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    three times the normal amount

    سه برابر میزان معمول

    the exact amount of your salary

    مبلغ دقیق حقوق شما

    noun countable uncountable

    جمع (حساب)، مجموع، سرجمع، به مثابه، معادل، اندازه، تعداد

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد amount

    1. noun quantity
      Synonyms:
      number quantity supply measure volume lot load pile mass bulk extent heap bundle pack score mint bags oodles tons chunk hunk mess flock gob whopper aplenty scads slew passel peck mucho jillion
    1. noun total
      Synonyms:
      sum total whole aggregate all body extent list net output budget cost expense product score set-back damage addition entirety lot quantum tab price tag outlay bad news tidy sum
    1. noun whole effect
      Synonyms:
      sense value matter substance result body import significance core burden full value thrust purport upshot
    1. verb equal, add up to
      Synonyms:
      total sum reach tally equal approximate correspond match mean number come to grow extend develop into approach become effect rival purport aggregate check with touch be equivalent to be tantamount to

    Phrasal verbs

    amount to

    1- بالغ شدن (بر)، سرزدن (به)، رسیدن به 2- به مثابه (چیزی) بودن، برابر بودن با

    سوال‌های رایج amount

    گذشته‌ی ساده amount چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده amount در زبان انگلیسی amounted است.

    شکل سوم amount چی میشه؟

    شکل سوم amount در زبان انگلیسی amounted است.

    شکل جمع amount چی میشه؟

    شکل جمع amount در زبان انگلیسی amounts است.

    وجه وصفی حال amount چی میشه؟

    وجه وصفی حال amount در زبان انگلیسی amounting است.

    سوم‌شخص مفرد amount چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد amount در زبان انگلیسی amounts است.

    ارجاع به لغت amount

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «amount» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amount

    لغات نزدیک amount

    • - amortize
    • - amos
    • - amount
    • - amount to
    • - amour
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.