امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Approximate

əˈprɑːksəmət əˈprɑːksəmət əˈprɒksəmət əˈprɒksəmət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    approximated
  • شکل سوم:

    approximated
  • سوم‌شخص مفرد:

    approximates
  • وجه وصفی حال:

    approximating
  • صفت تفضیلی:

    more approximate
  • صفت عالی:

    most approximate

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
تقریبی، تخمینی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- the approximate number of voters
- شمار تقریبی رأی‌دهندگان
- The approximate time is three o'clock.
- ساعت تقریبا سه است.
- Her story was at least approximately true.
- داستان او حداقل تا اندازه‌ای راست بود.
- I meet him approximately once a month.
- تقریباً ماهی یکبار او را ملاقات می‌کنم.
- Our houses were approximately ten meters apart.
- خانه‌های ما تقریباً ده متر از هم فاصله داشتند.
adjective
نزدیک، مجاور، شبیه، تشابه
- approximate leaves
- برگهای نزدیک به هم
- This painting approximates reality.
- این نقاشی با واقعیت تشابه دارد.
- Their number approximates one hundred.
- تعداد آن‌ها نزدیک به صد است.
verb - transitive
نزدیک کردن، نزدیک آمدن، تقریب زدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد approximate

  1. adjective almost accurate, exact
    Synonyms:
    almost close comparative near proximate relative rough
    Antonyms:
    accurate clear definite exact precise
  1. adjective inexact
    Synonyms:
    estimated guessed imperfect imprecise loose rough surmised uncertain unprecise unscientific
  1. adjective similar
    Synonyms:
    alike analogous close comparable like matching near relative resembling verging on
    Antonyms:
    dissimilar exact same
  1. adjective near
    Synonyms:
    adjacent bordering close together contiguous nearby neighboring
    Antonyms:
    away far
  1. verb come close
    Synonyms:
    approach border on come near estimate near reach resemble touch verge on

لغات هم‌خانواده approximate

  • adjective
    approximate
  • verb - transitive
    approximate

ارجاع به لغت approximate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «approximate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/approximate

لغات نزدیک approximate

پیشنهاد بهبود معانی