گرمترین وقت روز، اوج گرمای روز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He took a nap under a tree to escape the heat of the day.
برای فرار از گرمترین وقت روز، زیر درختی چرتی زد.
In the heat of the day, the pavement seemed to melt under our feet.
در گرمترین وقت روز، انگار آسفالت زیر پایمان ذوب میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «the heat of the day» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/the-heat-of-the-day