با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    The Help

    ðə hɛlp ðə hɛlp
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable A1
    خدمتکار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Families often seek the help when caring for a loved one with a disability or illness.
    - خانواده‌ها معمولاً برای عزیزانشان که معلولیت یا بیماری دارند، دنبال خدمتکار می‌گردند.
    - Many elderly individuals rely on the help to maintain their independence and stay in their own homes.
    - سالمندان بسیاری برای حفظ استقلال و ماندن در خانه‌های خودشان به خدمتکار متکی می‌شوند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت the help

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «the help» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/the-help

    لغات نزدیک the help

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار