به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

همبرگر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ساندویچ گوشت کوبیده
  • فونتیک فارسی

    hamberger
  • اسم
    غذا و آشپزی hamburger
    • - ما همبرگر و سیب‌زمینی سرخ‌کرده خوردیم.

    • - We had hamburgers and fries.
    • - من دو همبرگر و یک فنجان قهوه سفارش دادم.

    • - I ordered two hamburgers and a cup of coffee.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت همبرگر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همبرگر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/همبرگر

لغات نزدیک همبرگر

پیشنهاد بهبود معانی