خودشان، خودشان را
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They went themselves.
خودشان رفتند.
They killed themselves.
خودشان را کشتند.
nations that govern themselves
ملتهایی که بر خود حکومت میکنند
They paid for it themselves.
خودشان پول آن را دادند.
They should be able to look after themselves.
بایستی بتوانند از خودشان توجه کنند.
They themselves were orphans too.
آنها خودشان هم یتیم بودند.
They keep their plans to themselves.
آنها نقشههای خود را به کسی بروز نمیدهند.
At first they were dizzy, but soon came to themselves.
ابتدا منگ بودند؛ ولی زود حالشان جا آمد.
Themselves old and sick, the parents could not help the children.
پدر و مادر که خودشان پیر و بیمار بودند، نمیتوانستند به فرزندان کمک کنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «themselves» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/themselves