سپس، پس (از آن)، بعد، انگاه، در آن هنگام، در آن وقت، آن وقتی، متعلق به آن زمان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was young then.
آن وقت جوان بود.
I was still inexperienced then.
در آن هنگام من هنوز کمتجربه بودم.
The weather was cold, then it got warm.
هوا سرد بود سپس گرم شد.
First came the father and then the sun.
اول پدر آمد و سپس پسر.
I ate and then slept.
غذا خوردم و بعد خوابیدم.
He won't come then?
بنابراین نخواهد آمد؟
If it rains, then there will be no picnic.
اگر باران بیاید (درآنصورت) پیکنیک به هم خواهد خورد.
Keep it, then, if you want to.
پس اگر میخواهی آن را نگه دار.
Why don't you come then?
پس چرا نمیآیی؟
And then there is the interest to be paid.
بهعلاوه باید بهره را هم پرداخت کرد.
Now it is hot, then it is freezing.
یک وقت هوا گرم است و وقت دیگر یخبندان.
now and then
گاهبهگاه، گاهوبیگاه
the then president
رئیسجمهور وقت
By then the bus had gone.
تا آن موقع اتوبوس رفته بود.
از آن وقت به بعد، پس از آن
آن وقت چی؟، سپس چه؟
اما از سوی دیگر، ولی از جهت دیگر
فوری، بلافاصله و بیدرنگ، بیمعطلی، درجا، در همان لحظه، همانجا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «then» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/then