بعد، دیگر، آینده، پهلویی، جنبی، مجاور، نزدیکترین، پس از آن، سپس، بعد، جنب، کنار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Next, he opened the window.
سپس پنجره را باز کرد.
when next we meet
هنگامی که بار دیگر ملاقات بکنیم
What will you do next?
سپس چه خواهی کرد؟
the next day
روز بعد
the next Monday
دوشنبهی دیگر
during the next few months
در طی چند ماه بعد
I can't go this Nowruz but I hope to go next.
این نوروز نمیتوانم بروم؛ ولی امیدوارم نوروز دیگر بروم.
next time
دفعهی دیگر
He lives in the next house.
او در خانهی مجاور زندگی میکند.
His next book was not so good.
کتاب بعدی او چندان خوب نبود.
Our next job will be more difficult.
کار بعدی ما مشکلتر خواهد بود.
When you finish this page, go on to the next.
وقتی این صفحه را تمام کردی، برو به صفحهی بعدی.
When is the next meeting?
گردهمایی بعدی کی است؟
The next house to ours is two miles away.
خانهی پس از منزل ما، در دو مایلی قرار دارد.
Next to biology I love history.
بعد از زیستشناسی عاشق تاریخ هستم.
I tried to be next to my mother during her illness.
طی بیماری مادرم، کوشیدم پهلوی او باشم.
This dog will bite anyone who comes next to him.
این سگ هرکس را که به او نزدیک شود، گاز میگیرد.
There was a table next to the bed.
میزی در کنار تختخواب قرار داشت.
the week (or month) after next
هفته (یا ماه) پس از هفته (یا ماه) آینده
1- مجاور، درب بعدی، چسبیده به 2- تقریباً
تقریباً هیچ ندانستن
نامزد بعدی این شغل
(عامیانه) خودشیرینی کردن، خود را چسباندن (به کسی)، خود را به کسی نزدیک کردن
کلمهی “next” در زبان فارسی به «بعدی» یا «بعد» ترجمه میشود.
کلمهی next یکی از پرکاربردترین واژهها در زبان انگلیسی است و بسته به موقعیت میتواند به عنوان صفت، قید یا ضمیر استفاده شود. وقتی به صورت صفت به کار میرود، برای اشاره به چیزی که بلافاصله پس از چیزی دیگر قرار دارد یا اتفاق میافتد، استفاده میشود. برای مثال، وقتی میگوییم “the next bus” منظورمان «اتوبوس بعدی» است، یعنی اتوبوسی که درست پس از این اتوبوس خواهد آمد. این کاربرد در زندگی روزمره، برنامهریزی سفر، زمانبندی و ترتیب امور بسیار رایج است.
به عنوان قید، next برای اشاره به زمانی در آینده یا ترتیب زمانی بعدی به کار میرود. به طور مثال، جملهی “See you next week” به معنای «هفتهی بعد میبینمت» است. این کاربرد به ما کمک میکند تا بازههای زمانی و رویدادهای آینده را به شکل ساده و قابل فهم بیان کنیم. در واقع، این واژه نقش مهمی در نظمبخشی به مکالمات روزمره و برنامهریزیهای کوتاهمدت دارد.
وقتی به عنوان ضمیر استفاده میشود، next میتواند به شخص یا شیء بعدی در یک ترتیب یا صف اشاره کند. مثلاً در جملهی “?Who’s next” یعنی «نوبت بعدی کیه؟» که در صفها، نوبتها یا هر ترتیبی که افراد یا اشیا پشت سر هم قرار دارند، کاربرد دارد. این استفاده باعث میشود تعاملات اجتماعی و سازماندهی کارها راحتتر و سریعتر انجام شود.
علاوه بر کاربردهای روزمره، next در زبان محاورهای و نوشتاری به شکلی بسیار منعطف ظاهر میشود و میتواند با عبارات زمانی یا مکانی ترکیب شود. برای نمونه، “next to” به معنای «کنار» یا «نزدیک به» است که نشاندهندهی موقعیت مکانی است، نه ترتیب زمانی. این ترکیبها نشان میدهند که کلمهی next تنها محدود به مفهوم «بعدی» نیست و با توجه به موقعیت میتواند معانی متفاوتی داشته باشد.
یادگیری و استفادهی صحیح از next باعث میشود زبانآموز بتواند به شکل دقیقتر ترتیب رویدادها، زمانها و مکانها را بیان کند. این کلمهی ساده اما پرکاربرد، پایهای مهم در مکالمات روزمره، نوشتار رسمی و حتی برنامهریزیهای شخصی و کاری به شمار میآید و یکی از آن واژههایی است که بدون شک هر زبانآموز انگلیسی باید به تسلط کافی در آن برسد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «next» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/next