شکل جمع:
meetingsجلسه، ملاقات، نشست، گردهمایی (برنامهریزیشده)
I could not attend the meeting.
نتوانستم در جلسه حضور یابم.
Staff are required to attend the weekly meeting every Monday.
کارمندان موظفاند هر دوشنبه در نشست کاری هفتگی شرکت کنند.
ملاقات، دیدار، رویارویی، برخورد (معمولاً بهصورت اتفاقی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We had an unexpected meeting in the supermarket.
ما ملاقاتی غیرمنتظره در سوپرمارکت داشتیم.
This was their first meeting.
این اولین دیدار آنها بود.
the meeting of those two leaders
دیدار آن دو رهبر
هیئت، گروه، انجمن، کمیته
A special meeting was called to address the emergency situation.
کمیتهای ویژه برای رسیدگی به وضعیت اضطراری تشکیل شد.
The planning meeting included representatives from several departments.
گروه برنامهریزی شامل نمایندگانی از چندین بخش بود.
انگلیسی بریتانیایی مسابقه، رقابت (ورزشی)
The track and field meeting will be held at the national stadium.
مسابقات دوومیدانی در ورزشگاه ملی برگزار خواهد شد.
Local schools participate in an inter-school meeting every spring.
مدارس محلی هر بهار در رقابت ورزشی بین مدارس شرکت میکنند.
توافق، همسازی
گذشتهی ساده meeting در زبان انگلیسی met است.
شکل سوم meeting در زبان انگلیسی met است.
شکل جمع meeting در زبان انگلیسی meetings است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «meeting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meeting