امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Powwow

    ˈpaʊˌwɑːw ˈpaʊwaʊ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun verb - intransitive
    (در میان سرخ‌پوستان آمریکای شمالی) کاهن، جادوگر، (مجازاً) مجلس انس پرسر‌وصدا، کنفرانس پر‌تشریفات، نشست و گفت‌وگو کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد powwow

    1. noun discussion
      Synonyms:
      meeting talk conference consultation council get-together parley huddle palaver confabulation confab
      Antonyms:
      quiet
    1. verb discuss
      Synonyms:
      talk meet confer consult parley treat advise get together palaver confab huddle go into a huddle confabulate

    ارجاع به لغت powwow

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «powwow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/powwow

    لغات نزدیک powwow

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دوفتیله ای دوقطعه ساز دولتمرد با نفوذ دون روال دون شمردن کسی دون پندارانه دونویسه دوکپهای دوگنجایشی دو آسه ای دچار اعتصاب دچار جنون آتش افروزی دچار روان تکان کردن دچار ضلالت شدن دچار غفلت دچارصفرا دچار تورم دچار دلهره دچار روان شیدایی دژ روان کردن روحیه