آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Parley

ˈpɑːrli ˈpɑːli

معنی parley | جمله با parley

noun verb - transitive verb - intransitive

گفت‌وگوی دو نفری، مذاکره درباره صلح موقت، مکالمه کردن، مذاکره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The Russian general refused to parley with captured German officers.

ژنرال روسی مذاکره با افسران اسیر آلمانی را رد کرد.

The government was forced to parley with the rebels.

دولت مجبور شد با شورشیان مذاکره کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We are willing to resume cease-fire parleys.

ما به ادامه‌ی مذاکرات آتش‌بس تمایل داریم.

Other parleys are scheduled for Wednesday and Friday.

مذاکرات دیگری برای چهارشنبه و جمعه برنامه‌ریزی شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد parley

  1. noun the act or process of dealing with another to reach an agreement
    Synonyms:
  1. noun an exchange of views in an attempt to reach a decision
  1. noun a meeting for the exchange of views
  1. verb to meet and exchange views to reach a decision

ارجاع به لغت parley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parley

لغات نزدیک parley

پیشنهاد بهبود معانی