با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Parliament

ˈpɑːrləmənt ˈpɑːləmənt ˈpɑːləmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    parliaments

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
مجلس، مجلس شورا، پارلمان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- They sent a deputation to Parliament.
- آن‌ها نماینده‌ای به مجلس فرستادند.
- The issue was debated in Parliament.
- درمورد این مسئله در پارلمان بحث شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parliament

  1. noun National legislative body of Great Britain; usually capitalized
    Synonyms: house-of-commons, house-of-lords, British Legislature
  2. noun Meeting
    Synonyms: gathering, congress, convention, assemblage, convocation, assembly, fantan, council, court, diet, legislature, senate, sevens

ارجاع به لغت parliament

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parliament» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/parliament

لغات نزدیک parliament

پیشنهاد بهبود معانی