Legislature

ˈledʒəslətʃər ˈledʒəsleɪtʃə / / -lətʃə ˈledʒəsleɪtʃə / / -lətʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    legislatures

معنی

noun countable C1
هیئت مقننه، مجلس، قوه مقننه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد legislature

  1. noun governmental body, most often elected, that makes laws
    Synonyms: assembly, body, chamber, congress, council, diet, house, house of representatives, lawmakers, parliament, plenum, senate, voice of the people

لغات هم‌خانواده legislature

ارجاع به لغت legislature

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «legislature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/legislature

لغات نزدیک legislature

پیشنهاد بهبود معانی