فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Legislature

ˈledʒəslətʃər ˈledʒəsleɪtʃə / / -lətʃə ˈledʒəsleɪtʃə / / -lətʃə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    legislatures

معنی

noun countable C1
هیئت مقننه، مجلس، قوه مقننه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد legislature

  1. noun governmental body, most often elected, that makes laws
    Synonyms:
    assembly body council chamber house congress lawmakers senate parliament house of representatives diet plenum voice of the people

لغات هم‌خانواده legislature

ارجاع به لغت legislature

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «legislature» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/legislature

لغات نزدیک legislature

پیشنهاد بهبود معانی