۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

اندوختن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

andookhtan
to amass, to accumulate, to heap up, to save, to acquire

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
عامیانه stash
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اندوختن

  1. مترادف:
    پس‌انداز کردن جمع کردن ذخیره کردن

ارجاع به لغت اندوختن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اندوختن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/اندوختن

لغات نزدیک اندوختن

پیشنهاد بهبود معانی