گذشتهی ساده:
lodgedشکل سوم:
lodgedسومشخص مفرد:
lodgesوجه وصفی حال:
lodgingشکل جمع:
lodgesثبت کردن، تقدیم کردن، ارائه دادن، اعلام کردن (اعتراض رسمی)
The embassy lodged a formal objection to the new visa regulations.
سفارت، اعتراض رسمی خود را نسبت به قوانین جدید ویزا اعلام کرد.
He lodged a petition against the decision to close the local library.
او دادخواست خود را علیه تصمیم به بستن کتابخانه محلی ارائه داد.
The defendant then lodged an appeal.
آنگاه خوانده، تقاضای فرجام کرد.
to lodge a protest
اعتراض کردن
گیر کردن، فرو رفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We found two bullets lodged in the table.
دو گلوله پیدا کردیم که در میز فرو رفته بود.
A piece of food lodged between his teeth.
یک تکهغذا بین دندانهای او گیر کرد.
to lodge an arrow in a target
پیکانی را به آماج زدن
the bone which was lodged in her throat
استخوانی که در گلویش گیر کرده بود
The event had been lodged in his memory.
آن رویداد در خاطرهاش جایگزین شده بود.
انگلیسی بریتانیایی سپردن، تحویل دادن، گذاشتن، نگهداری کردن (در جایی امن)
They collected the rent and lodged it in the bank.
آنها اجارهها را گردآوری کردند و به بانک سپردند.
The documents were lodged with the city archives for future reference.
اسناد، برای مراجعههای بعدی، به بایگانی شهری تحویل داده شدند.
a traditional family with formal authority lodged in the father
یک خانوادهی سنتی که پدر اختیاردار رسمی آن بود
اقامت کردن، ساکن شدن، مستأجر بودن
The family lodged over a bakery.
آن خانواده بالای دکان نانوایی مسکن گزید.
They agreed to lodge us for the night.
آنها پذیرفتند که برای آن شب به ما جا بدهند.
They lodge students.
آنها دانشجویان را پانسیون میکنند.
کلبه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی پیشرفته
The lodge belonged to a wealthy family and was used for weekend retreats.
این کلبه متعلق به خانوادهای ثروتمند بود و برای تعطیلات آخر هفته استفاده میشد.
We stayed in a cozy lodge by the lake during our vacation.
درطول تعطیلات در کلبهای دنج، کنار دریاچه اقامت کردیم.
hunting lodge
کلبهی شکارچیان
لانه (سگ آبی)
The lodge was made of sticks and mud.
لانه از شاخهها و گِل ساخته شده بود.
Beavers repair their lodges regularly to keep them safe.
سگهای آبی، لانههای خود را بهطور منظم تعمیر میکنند تا امن بمانند.
انگلیسی آمریکایی کلبهی سرپوشیده، کلبهی مخروطی
The museum displayed a miniature lodge used by Native Americans.
موزه، کلبهای کوچک که توسط بومیان آمریکا استفاده میشد را به نمایش گذاشت.
The lodge provided shelter from the rain for the campers.
کلبهی سرپوشیده، پناهگاهی در مقابل باران برای طبیعتگردان فراهم کرد.
انجمن محلی، شاخهی محلی، مجمع محلی
The lodge organized a charity event to help local families.
این مجمع محلی، رویداد خیریهای برای کمک به خانوادههای محلی برگزار کرد.
Many lodges of the organization exist throughout the country.
شاخههای متعددی از این سازمان در سراسر کشور وجود دارند.
انگلیسی بریتانیایی اتاق (برای سرایدار، دربان و...)
The lodge is open 24 hours to provide assistance whenever needed.
اتاق اطلاعات بهصورت ۲۴ ساعته باز است تا هر زمان که نیاز باشد کمک ارائه دهد.
She left the package at the hotel lodge for the guest.
او بسته را در اتاق پذیرش کوچک هتل برای مهمان گذاشت.
a caretaker's lodge
اتاق سرایدار
شکایت کردن، طرح شکایت کردن، ثبت شکایت
شکایت کردن / اعتراض کردن
شکل جمع lodge در زبان انگلیسی lodges است.
وجه وصفی حال lodge در زبان انگلیسی lodging است.
سومشخص مفرد lodge در زبان انگلیسی lodges است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lodge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lodge