دوش ایرانیطور، حمام ادکلنی، دوش عطری (استفاده از عطر یا اسپری بدن بهجای دوش گرفتن، برای ایجاد بوی خوش و احساس تمیزی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I didn’t have time to shower, so I just took a Persian shower and left.
وقت دوش گرفتن نداشتم، یه حمام ادکلنی گرفتم و زدم بیرون.
I could tell he hadn’t showered — he just masked it with a Persian shower.
معلوم بود حموم نرفته؛ فقط با یهعالمه عطر بوی بدش رو پوشونده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «Persian shower» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/persian-shower