شکل جمع:
ivoriesعاج، دندان فیل
ivory white
سپید عاجی
an ivory box
جعبهی (ساختهشده از) عاج
He fell down and broke his ivories.
او افتاد و دندانش (دندانهایش) شکست.
رنگ کرمی، استخوانی، سپید مایل به زرد (عاج فیلی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ivory» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ivory