زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Creamy

ˈkriːmi ˈkriːmi

صفت تفضیلی:

creamier

صفت عالی:

creamiest

معنی creamy

adjective

خامه‌ای ،سرشیردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد creamy

  1. adjective smooth, buttery
    Synonyms:
    soft smooth rich oily greasy luscious creamed velvety buttery milky fluffy gooey goopy gloppy gooky gunky feathery lush

سوال‌های رایج creamy

صفت تفضیلی creamy چی میشه؟

صفت تفضیلی creamy در زبان انگلیسی creamier است.

صفت عالی creamy چی میشه؟

صفت عالی creamy در زبان انگلیسی creamiest است.

ارجاع به لغت creamy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «creamy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/creamy

لغات نزدیک creamy

پیشنهاد بهبود معانی