آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Rich

rɪtʃ rɪtʃ

صفت تفضیلی:

richer

صفت عالی:

richest

معنی rich | جمله با rich

adjective A2

ثروتمند، پولدار، توانگر، دولتمند، گرانبها، باشکوه، ارزشمند، پرارزش، پر‌برکت

a rich merchant

بازرگان پولدار

a rich jewel

گوهر گرانبها

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a rich prize

جایزه‌ی ارزشمند

rich gifts

هدایای پرارزش

a rich continent

اقلیم پربرکت

a rich sunset

غروب (خورنشست) پرجلوه

a richer fuel than wood

یک سوخت قوی‌تر از چوب

adjective

حاوی مقادیر زیاد از چیزی، غنی، پر پشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Pregnant women should eat protein-rich foods.

زنان‌باردار باید از غذاهای غنی از پروتئین بخورند.

Citrus fruits are rich in vitamin C.

مرکبات سرشار از ویتامین "C" هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The area has a very rich history.

این منطقه تاریخی بسیار غنی دارد.

oxygen-rich

غنی از اکسیژن

nutrient-rich

غنی از مواد مغذی

rich foliage

شاخ‌وبرگ انبوه

a mixture rich in lime

یک آمیزه‌ی پرآهک

an oil-rich country

کشور نفت‌خیز

a rich mine

یک معدن غنی

a country rich in forests and mines

کشوری غنی از نظر جنگل و معادن

an iron-rich soil

خاک پرآهن

a story that was rich in detail

داستانی که از نظر جزئیات غنی بود.

adjective

رویداد، اندیشه و واقعیت مهم و پرمعنی، پرتشریفات، مجلل

a rich military funeral

یک سوگواری نظامی پرتشریفات

a rich banquet

ضیافت مجلل

نمونه‌جمله‌های بیشتر

rich allusions

کنایه‌های پرمعنی

Mark Twain's rich satire

طنز پرمعنی مارک تواین

adjective

غذا و آشپزی پر از روغن و چربی زیاد، چرب و نرم، پرچربی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

rich foods

خوراک‌های چرب و نرم

pork and other rich meats

گوشت خوک و دیگر گوشت‌های پر‌چربی

adjective

بوی خوش و قوی، طعم یا بوی مطبوع، طعم دلپذیر

meat with a wonderfully rich flavour

گوشت با طعمی فوق ‌العاده دلپذیر

rich perfume

عطر خوش‌بو

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the rich odor of the barn

بوی قوی و مطبوع کاهدان

adjective

رنگ زنده، خوش‌رنگ، واضح و عمیق

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی رنگ

مشاهده

rich colors

رنگ‌های زنده

a rich red

قرمز خوش‌رنگ

adjective

(صدا) آرام و لذت‌بخش، پرطنین، خوش آوا، باکیفیت

a rich voice

صدای پرطنین

rich music

موسیقی خوش‌آوا

adjective

(خاک) سبز و خرم، حاصلخیز، پربار

rich meadows

مراتع سبز و خرم

rich farmland

زمین کشاورزی حاصلخیز

adjective

(پوشاک) گران‌قیمت و زیبا، فاخر

rich garments

لباس‌های فاخر

noun plural

پولداران، توانگران، داراها (the rich)

The rich get richer and the poor get poorer.

داراها داراتر می‌شوند و ندارها ندارتر.

houses belonging to the rich and famous

خانه‌های متعلق به افراد پولدار و مشهور

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rich

  1. adjective having a lot of money
    Synonyms:
    wealthy affluent prosperous well-off well-to-do comfortable loaded moneyed flush easy independent opulent upscale plush gilded fat in the money well-heeled propertied swimming rolling in it filthy rich in clover well provided for uptown made of money worth a million bloated
    Antonyms:
  1. adjective flavorful
    Antonyms:
  1. noun wealthy people or institutions
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده rich

سوال‌های رایج rich

صفت تفضیلی rich چی میشه؟

صفت تفضیلی rich در زبان انگلیسی richer است.

صفت عالی rich چی میشه؟

صفت عالی rich در زبان انگلیسی richest است.

ارجاع به لغت rich

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rich» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rich

لغات نزدیک rich

پیشنهاد بهبود معانی