صفت تفضیلی:
more elegantصفت عالی:
most elegantزیبا، باسلیقه، پربراز، برازنده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an elegant suitcase
چمدان زیبا و خوشساخت
She is not conventionally beautiful but she is quite elegant.
او معیارهای زیبایی را ندارد؛ ولی بسیار ملیح است.
An elegant formula that will show the connection of all the forces in the universe.
فرمول ساده و زیبایی که رابطهی کلیهی نیروهای جهان را روشن خواهد کرد.
She was elegantly dressed.
او با خوشسلیقگی لباس پوشیده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «elegant» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elegant