صفت تفضیلی:
handsomerصفت عالی:
handsomestدلپذیر، مطبوع، خوشقیافه، زیبا، سخاوتمندانه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Rahim was a handsome boy.
رحیم پسر خوشسیمایی بود.
a sturdy, handsome chair
یک صندلی محکم و زیبا
a handsome sum
مبلغ گزاف
a handsome inheritance
ارثیهی قابلملاحظه
Forgiving his enemies was a handsome gesture.
بخشیدن دشمنانش کار بزرگ منشانهای بود.
He was rewarded handsomely.
پاداش سخاوتمندانهای به او داده شد.
Handsome is as handsome does.
زیبا کسی است که کارش زیبا است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «handsome» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/handsome