صفت تفضیلی:
uglierصفت عالی:
ugliestزشت، بدمنظر، نازیبا، کریه، بدقواره
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
She wore an ugly green dress that didn’t match her shoes at all.
او لباس سبز زشتی پوشیده بود که اصلاً با کفشهایش هماهنگ نبود.
That old building looks really ugly compared to the new ones around it.
آن ساختمان قدیمی در مقایسه با ساختمانهای جدید اطرافش واقعاً زشت به نظر میرسد.
an ugly building
یک عمارت زشت
his ugly face
قیافه کریه او
don't utter ugly words in front of the children!
جلو بچهها حرفهای رکیک نزن!
خشن، ناپسند، زننده، ناآرام، نگرانکننده، تهدیدآمیز، ناخوشایند
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
An ugly fight broke out between the two teams after the final whistle.
پساز سوت پایان، درگیری خشنی میان دو تیم درگرفت.
The situation could turn ugly if the government ignores the people’s demands.
اگر دولت خواستههای مردم را نادیده بگیرد، وضعیت ممکن است نگرانکننده شود.
an ugly habit
یک عادت زشت
ugly crimes
جنایتهای شنیع
ugly sounds
صداهای ناخوشایند
that drunken man's ugly behavior
رفتار قبیح آن مرد مست
an ugly storm
یک توفان وحشتناک
ugly clouds
ابرهای هراسانگیز
an ugly sea
دریای توفانی
بسیار زشت
صفت تفضیلی ugly در زبان انگلیسی uglier است.
صفت عالی ugly در زبان انگلیسی ugliest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ugly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ugly