قدیمی دلآزار، رنجشآمیز، آزاردهنده، مزاحم، پرزحمت
Her persistent and vexatious demands made it clear she was not easily satisfied.
خواستههای مداوم و آزاردهندهی او به وضوح نشان میدهد که او بهراحتی ارضا نمیشود.
The vexatious traffic jam caused delays and added to the stress of the morning commute.
ترافیک مزاحم باعث تأخیر شد و بر استرس رفتوآمد صبحگاهی افزود.
حقوق دعوای واهی، دعوای بیاساس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The vexatious lawsuit was quickly dismissed by the judge.
این دعوای بیاساس بهسرعت توسط قاضی رد شد.
The lawyer's vexatious tactics were meant to frustrate the opposing party.
هدف از تدابیر دعوای واهی وکیل، ناامید کردن طرف مقابل بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vexatious» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vexatious