آخرین به‌روزرسانی:

Soothing

ˈsuːðɪŋ ˈsuːðɪŋ

گذشته‌ی ساده:

soothed

شکل سوم:

soothed

سوم‌شخص مفرد:

soothes

معنی

adjective C2

آرام‌بخش، تسکین‌دهنده، دل‌آسا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soothing

  1. adjective comforting
    Synonyms:
    reassuring relaxing calming warming easing relieving softening alleviating mollifying pacifying remedying consoling consolatory tranquilizing palliative

سوال‌های رایج soothing

گذشته‌ی ساده soothing چی میشه؟

گذشته‌ی ساده soothing در زبان انگلیسی soothed است.

شکل سوم soothing چی میشه؟

شکل سوم soothing در زبان انگلیسی soothed است.

سوم‌شخص مفرد soothing چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد soothing در زبان انگلیسی soothes است.

ارجاع به لغت soothing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soothing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/soothing

لغات نزدیک soothing

پیشنهاد بهبود معانی