امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Electromagnetic

iˌlektroʊmæɡˈnet̬ɪk ɪˌlektrəʊmæɡˈnetɪk ɪˌlektrəʊmæɡˈnetɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
وابسته به نیروی مغناطیسی برق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت electromagnetic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electromagnetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electromagnetic

لغات نزدیک electromagnetic

پیشنهاد بهبود معانی