آخرین به‌روزرسانی:

Rooster

ˈruːstər ˈruːstə

شکل جمع:

roosters

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

انگلیسی آمریکایی خروس

The farmer has three roosters on his farm.

کشاورز سه خروس در مزرعه‌اش دارد.

The rooster protects the hens in the yard.

خروس از مرغ‌ها در حیاط محافظت می‌کند.

noun countable

شخص مغرور، متکبر، خودپسند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Don’t be such a rooster, nobody likes a vain person.

اینقدر مغرور نباش، هیچ‌کس آدم خودپسند را دوست ندارد.

That rooster thinks he is better than everyone else.

آن مرد متکبر فکر می‌کند از همه بهتر است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rooster

  1. noun adult male chicken
    Synonyms:
    chicken cock cockerel chanticleer capon cockerel (young) capon(castrated)

ارجاع به لغت rooster

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rooster» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rooster

لغات نزدیک rooster

پیشنهاد بهبود معانی