آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ بهمن ۱۴۰۳

    Chicken

    ˈtʃɪkɪn ˈtʃɪkɪn

    شکل جمع:

    chickens

    معنی chicken | جمله با chicken

    noun countable A2

    جانورشناسی جوجه مرغ، مرغ، پرنده‌ی کوچک، ماکیان، جوجه‌ی مرغ یا خروس

    chicken, جوجه مرغ، مرغ، پرنده‌ی کوچک، ماکیان، جوجه‌ی مرغ یا خروس
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده

    a hen and her chickens

    یک مرغ و جوجه‌هایش

    She went to feed the chickens.

    او رفت به مرغ‌ها غذا بدهد.

    noun uncountable

    گوشت مرغ

    chicken, گوشت مرغ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    We had chicken for dinner.

    برای شام مرغ داشتیم.

    fried chicken

    مرغ سرخ کرده

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    chicken sandwich

    ساندویچ مرغ

    chicken kebab, broiled chicken

    جوجه کباب

    noun adjective countable informal

    بچه، مرد جوان، ناآزموده، ترسو، کم‌رو

    Don't be a chicken!

    ترسو نباش!

    He called me a chicken because I wouldn't swim in the river.

    به من گفت ترسو چون نمی‌خواستم در رودخانه شنا کنم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chicken

    1. noun person afraid to try something
      Synonyms:
      coward scaredy cat yellow belly quitter craven dastard poltroon funk recreant
    1. noun farm fowl
      Synonyms:
      poultry hen rooster cock chick pullet cockerel capon biddy barnyard fowl cock-a-doodle-do banty cockalorum heeler gump

    Phrasal verbs

    chicken out

    جا زدن، جرئت نکردن، کم آوردن، پاپس کشیدن، خایه کردن

    Idioms

    chicken and egg situation

    (در اصل: این پرسش که آیا مرغ اول به وجود آمده یا تخم‌مرغ؟) اشکال در شناخت علت و معلول

    chickens have come home to roost

    عواقب عمل بد دامن‌گیر انسان می‌شود، هر که نان از عمل خویش خورد

    count one's chickens before they are hatched

    جوجه‌ها را قبل از پاییز شمردن

    جوجه را قبل از پاییز شمردن

    play chicken

    (عامیانه) متقابلاً تهدید و مبارزه‌جویی کردن (برای از میدان در کردن حریف)

    سوال‌های رایج chicken

    معنی chicken به فارسی چی میشه؟

    واژه "chicken" در زبان انگلیسی به معنای "مرغ" است و به طور کلی به پرندگان domesticated یا خانگی از خانواده‌ی مرغ‌ها اشاره دارد. این واژه علاوه بر معنای اصلی خود، در فرهنگ‌های مختلف و در زبان عامیانه نیز معانی و مفاهیم متفاوتی دارد.

    ۱. معانی اصلی:

    - مرغ: این واژه به طور مستقیم به حیوانی اشاره دارد که در بسیاری از نقاط جهان به عنوان منبع گوشت و تخم استفاده می‌شود. مرغ‌ها در بسیاری از غذاها و دستورپخت‌ها جایگاه ویژه‌ای دارند.

    - تخم مرغ: این واژه همچنین می‌تواند به تخم مرغ که از مرغ به دست می‌آید، اشاره داشته باشد. تخم مرغ یکی از مواد غذایی اساسی در بسیاری از فرهنگ‌هاست و در تهیه‌ی انواع غذاها به کار می‌رود.

    ۲. کاربردهای فرهنگی و عامیانه:

    - شجاعت و ترس: در زبان عامیانه، واژه "chicken" به معنای فردی ترسو یا جبون نیز به کار می‌رود. به عنوان مثال، اگر کسی از انجام کاری بترسد، ممکن است به او بگویند "You're such a chicken!" که به معنای "تو خیلی ترسو هستی!" است.

    - زبان عامیانه: این واژه در اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها نیز کاربرد دارد، مانند "Don't be a chicken!" که به معنای "ترسو نباش!" است.

    ۳. جنبه‌های اقتصادی:

    - صنعت مرغ‌داری یکی از بزرگ‌ترین صنایع غذایی در جهان است. تولید و پرورش مرغ‌ها برای گوشت و تخم مرغ، به اقتصاد کشورها کمک می‌کند و شغل‌های زیادی را ایجاد می‌کند.

    ۴. جنبه‌های سلامتی:

    - گوشت مرغ به عنوان یک منبع پروتئین کم چرب و سالم شناخته می‌شود. همچنین، تخم مرغ دارای ویتامین‌ها و مواد معدنی مهمی است که برای سلامتی بدن ضروری هستند.

    ۵. نکات جالب:

    - تاریخچه: مرغ‌ها از حدود ۸۰۰۰ سال پیش در جنوب شرق آسیا اهلی شده‌اند و از آن زمان به تدریج به سایر نقاط جهان منتقل شده‌اند.

    - ویژگی‌های رفتاری: مرغ‌ها موجودات اجتماعی هستند و در گروه‌ها زندگی می‌کنند. آن‌ها دارای سیستم‌های اجتماعی پیچیده‌ای هستند و می‌توانند احساسات مختلفی را نشان دهند.

    - رنگ‌ها و نژادها: مرغ‌ها در انواع و نژادهای مختلفی وجود دارند که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. برخی از آن‌ها برای تولید تخم مرغ و برخی دیگر برای تولید گوشت پرورش داده می‌شوند.

    ۶. در ادبیات و هنر:

    مرغ‌ها در ادبیات و هنر نیز مورد توجه قرار گرفته‌اند. در بسیاری از داستان‌ها، افسانه‌ها و کارتون‌ها، شخصیت‌های مرغ به عنوان نمادهای خاصی از شجاعت یا ترس به تصویر کشیده می‌شوند.

    شکل جمع chicken چی میشه؟

    شکل جمع chicken در زبان انگلیسی chickens است.

    ارجاع به لغت chicken

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «chicken» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chicken

    لغات نزدیک chicken

    • - chickasaw
    • - chickee
    • - chicken
    • - chicken and egg situation
    • - chicken colonel
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.