با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Chicken Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
جا زدن، جرئت نکردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chicken out

  1. phrasal verb back down
    Synonyms: avoid, back down, back out, back pedal, beg off, beg off, blow it off, bow out, cancel, chicken out, cop out, cop out, funk out, get cold feet, get cold feet, give up, give way, go back on, have no stomach for, make concessions, pull out, recant, renege, resign, scratch, shy from, surrender, throw in the towel, turn yellow, weasel out, welsh, wiggle out, wimp out, withdraw, worm out, worm out, yield

ارجاع به لغت chicken out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chicken out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chicken-out

لغات نزدیک chicken out

پیشنهاد بهبود معانی