آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ بهمن ۱۴۰۳

    Avoid

    əˈvɔɪd əˈvɔɪd

    گذشته‌ی ساده:

    avoided

    شکل سوم:

    avoided

    سوم‌شخص مفرد:

    avoids

    وجه وصفی حال:

    avoiding

    معنی avoid | جمله با avoid

    verb - transitive B1

    اجتناب کردن، دوری کردن، پرهیز کردن، خودداری کردن، حذر کردن، احتراز کردن، طفره رفتن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    He tends to avoid all physical contact.

    از هرگونه تماس فیزیکی اجتناب می‌کند.

    Avoid unhealthy foods such as hamburger and chips.

    از خوردن غذاهای ناسالم مثل همبرگر و چیپس پرهیز کن.

    verb - transitive

    حقوق ملغی کردن، موقوف کردن، از اعتبار ساقط کردن، الغاء کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    verb - transitive

    تهی کردن، خالی کردن، (مهجور) ترک کردن، عزیمت کردن، رفتن، عدول کردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد avoid

    1. verb refrain or stay away from; prevent
      Synonyms:
      shun evade dodge escape steer clear of stay away ward off fend off avert deflect divert obviate elude circumvent bypass eschew abstain recoil withdraw desist shirk shrink from ditch skip skip out on skip town skirt duck sidestep step aside turn aside hold off keep clear shake off give the slip flee hide lay low shuffle off weave fake out shake and bake jump run for cover
      Antonyms:
      seek want meet face

    لغات هم‌خانواده avoid

    noun
    avoidance
    adjective
    avoidable
    verb - transitive
    avoid
    adverb
    unavoidably

    سوال‌های رایج avoid

    گذشته‌ی ساده avoid چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده avoid در زبان انگلیسی avoided است.

    شکل سوم avoid چی میشه؟

    شکل سوم avoid در زبان انگلیسی avoided است.

    وجه وصفی حال avoid چی میشه؟

    وجه وصفی حال avoid در زبان انگلیسی avoiding است.

    سوم‌شخص مفرد avoid چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد avoid در زبان انگلیسی avoids است.

    ارجاع به لغت avoid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «avoid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avoid

    لغات نزدیک avoid

    • - avogadro constant (ornumber)
    • - avogadro's law
    • - avoid
    • - avoidable
    • - avoidance
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.