گذشتهی ساده:
avoidedشکل سوم:
avoidedسومشخص مفرد:
avoidsوجه وصفی حال:
avoidingاجتناب کردن، دوری کردن، پرهیز کردن، خودداری کردن، حذر کردن، احتراز کردن، طفره رفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
He tends to avoid all physical contact.
از هرگونه تماس فیزیکی اجتناب میکند.
Avoid unhealthy foods such as hamburger and chips.
از خوردن غذاهای ناسالم مثل همبرگر و چیپس پرهیز کن.
حقوق ملغی کردن، موقوف کردن، از اعتبار ساقط کردن، الغاء کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تهی کردن، خالی کردن، (مهجور) ترک کردن، عزیمت کردن، رفتن، عدول کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «avoid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/avoid