آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Anti-tourism

ˌæn.taɪˈtʊr.ɪ.zəm ˌæn.tiˈtʊə.rɪ.zəm

معنی anti-tourism | جمله با anti-tourism

noun

سفر ضدگردشگری، پادگردشگری، ضدتوریسم (مخالفت یا اقدام علیه گردشگری و آثار مخرب احتمالی آن بر روی محیط‌زیست)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Anti-tourism is a response to environmental concerns.

ضدگردشگری پاسخی به نگرانی‌های زیست‌محیطی است.

The documentary explored the impact of anti-tourism on local economies.

این مستند به بررسی تأثیر ضدگردشگری بر اقتصادهای محلی می‌پردازد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Anti-tourism campaigns seek to raise awareness about the negative impacts of mass travel.

کمپین‌های ضد‌توریسم به‌دنبال افزایش آگاهی در مورد تأثیرات منفی سفرهای انبوه هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت anti-tourism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anti-tourism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anti-tourism

لغات نزدیک anti-tourism

پیشنهاد بهبود معانی