فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Anti-tourism

ˌæn.taɪˈtʊr.ɪ.zəm ˌæn.tiˈtʊə.rɪ.zəm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

سفر ضدگردشگری، پادگردشگری، ضدتوریسم (مخالفت یا اقدام علیه گردشگری و آثار مخرب احتمالی آن بر روی محیط‌زیست)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Anti-tourism is a response to environmental concerns.

ضدگردشگری پاسخی به نگرانی‌های زیست‌محیطی است.

The documentary explored the impact of anti-tourism on local economies.

این مستند به بررسی تأثیر ضدگردشگری بر اقتصادهای محلی می‌پردازد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Anti-tourism campaigns seek to raise awareness about the negative impacts of mass travel.

کمپین‌های ضد‌توریسم به‌دنبال افزایش آگاهی در مورد تأثیرات منفی سفرهای انبوه هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد anti-tourism

  1. noun opposition to or action against large-scale tourism

ارجاع به لغت anti-tourism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «anti-tourism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/anti-tourism

لغات نزدیک anti-tourism

پیشنهاد بهبود معانی