کار کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:
to work, to operate, to run (as a machine), to wear, to function, to labor, to operate, to ply

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
toil
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت کار کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کار کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کار کردن

پیشنهاد بهبود معانی