to work, to operate, to run (as a machine), to wear, to function, to labor, to operate, to ply
to work
to operate
to run
to wear
to function
to labor
to operate
to ply
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
toil
toil
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کار کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کار کردن