آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ آذر ۱۴۰۴

    Bush

    bʊʃ bʊʃ

    شکل جمع:

    bushes

    معنی bush | جمله با bush

    noun countable B2

    گیاه‌شناسی بوته

    bush, بوته
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    Roses grow on bushes.

    گل محمدی روی بوته می‌روید.

    We trimmed the bushes to keep the yard neat and tidy.

    ما بوته‌ها را هرس کردیم تا حیاط مرتب و تمیز بماند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a strawberry bush

    بوته‌ی توت فرنگی

    His eyebrows bushed together.

    ابروهای پرپشت او به هم وصل بودند.

    noun singular C2

    (the bush) بوته‌زار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    Traveling through the bush requires plenty of water and experience.

    سفر کردن در بوته‌زار نیاز به آب کافی و تجربه دارد.

    The fire spread quickly across the dry bush after several weeks without rain.

    پس‌از چند هفته بی‌بارانی، آتش به‌سرعت در بوته‌زار خشک گسترش یافت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Creatures living in the dense bush.

    موجوداتی که در جنگل انبوه زندگی می‌کنند.

    A bush doctor.

    دکتری که در جای دورافتاده طبابت می‌کند.

    Nobody but natives live in the bush.

    کسی جز بومیان در بیشه‌زار وحشی زندگی نمی‌کند.

    noun singular countable

    موی زیاد، توده‌ی مو

    The little girl had a soft bush of golden hair.

    آن دختر کوچک، موی نرم طلایی زیادی داشت.

    After the shower, his hair dried into a huge bush.

    بعداز دوش، موهایش به توده‌ای از موی بزرگ تبدیل شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a bush of hair

    (یک دسته) موی پرپشت

    bushes of black smoke

    توده‌هایی از دود سیاه

    noun singular countable informal

    موی ناحیه‌ی تناسلی، موی شرمگاهی (به‌ویژه در زنان)

    Some cultures have traditional practices regarding pubic hair.

    برخی فرهنگ‌ها، آداب و رسوم خاصی درباره‌ی موی ناحیه‌ی تناسلی دارند.

    The doctor noted that changes in pubic hair can be related to hormonal shifts.

    پزشک اشاره کرد که تغییرات موی ناحیه‌ی تناسلی می‌تواند با تغییرات هورمونی مرتبط باشد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bush

    1. noun shrubs; woodland
      Synonyms:
      plant shrubs forest brush hedge scrub jungle vine creeper thicket woodland wilderness scrubland bramble shrubbery briar the wild backwoods backcountry hinterland chaparral boscage outback

    Idioms

    beat around the bush

    به اصل مطلب نپرداختن، طفره رفتن، منظور خود را بیان نکردن، صغراوکبرا چیدن، آسمان‌وریسمان به‌هم بافتن

    a bird in the hand is worth two in the bush

    «سیلی نقد، به از حلوای نسیه» (سرکه‌ی نقد، به از حلوای نسیه)

    سوال‌های رایج bush

    معنی bush به فارسی چی میشه؟

    واژه "bush" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متنوعی دارد که در زمینه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه به بررسی این واژه و نکات جالب آن می‌پردازیم.

    تعریف واژه

    "Bush" به طور کلی به معنی "بوته" یا "درختچه" است. این واژه معمولاً به گیاهان کوچک و غیر درختی اشاره دارد که به شکل بوته‌ای رشد می‌کنند. بوته‌ها معمولاً دارای شاخه‌های متعدد و برگ‌های سبز هستند و در طبیعت به عنوان بخشی از اکوسیستم‌ها و زیستگاه‌های مختلف وجود دارند.

    کاربردها

    در زبان انگلیسی، "bush" می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مورد استفاده قرار گیرد:

    - طبیعت و باغبانی: در این زمینه، "bush" به گیاهانی اشاره دارد که به عنوان پوشش گیاهی استفاده می‌شوند. بسیاری از باغبان‌ها از بوته‌ها برای تزئین باغ‌ها و فضاهای سبز استفاده می‌کنند.

    - جغرافیا: در برخی از کشورها، به ویژه در استرالیا و آفریقا، "bush" به مناطق طبیعی و بکر اشاره دارد که شامل جنگل‌ها و زمین‌های بایر می‌شود. این مناطق معمولاً کم‌جمعیت هستند و حیات وحش متنوعی دارند.

    اصطلاحات و عبارات

    عبارات و اصطلاحات مختلفی نیز با واژه "bush" وجود دارد. به عنوان مثال:

    - "Bushfire": به آتش‌سوزی‌های طبیعی در مناطق بوته‌ای اشاره دارد که معمولاً به دلیل شرایط آب و هوایی خشک و بادهای شدید اتفاق می‌افتد.

    - "Bushy": به معنی دارای بوته یا پرپشت است و معمولاً برای توصیف گیاهان یا موهای پرپشت استفاده می‌شود.

    نکات جالب

    - تنوع گیاهی: بوته‌ها به عنوان یک منبع مهم از تنوع زیستی شناخته می‌شوند، زیرا بسیاری از گونه‌های جانوری و گیاهی به آن‌ها وابسته هستند.

    - استفاده‌های پزشکی: برخی از بوته‌ها دارای خواص دارویی هستند و در طب سنتی برای درمان بیماری‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

    - فرهنگ و هنر: در ادبیات و هنر، بوته‌ها نمادهای مختلفی دارند و می‌توانند به عنوان نماد آزادی، طبیعت و حیات وحش مورد استفاده قرار گیرند.

    شکل جمع bush چی میشه؟

    شکل جمع bush در زبان انگلیسی bushes است.

    ارجاع به لغت bush

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bush

    لغات نزدیک bush

    • - busboy
    • - busby
    • - bush
    • - bush baby
    • - bush bean
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    garbled gastrointestinal gateway gear up gelatinous out of nowhere over the years Jul jump at jump on the bandwagon Jun juristic just then just as kinda تندیس نفت ماهی آبشش‌آبی ماهی دهان‌کاغذی ماهی گل‌خورک مزین کیقباد یاتاقان نفتالین زعفران لق لحیم میلیارد میلیاردر میلیون
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.