Backwoods

    ˈbækwʊdz ˈbækwʊdz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    plural preposition
    اراضی جنگلی دور از شهر، جنگل‌های دور‌افتاده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - a backwoodsman
    - آدم جنگلی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد backwoods

    1. noun, adjective forests; land distant from settled area
      Synonyms: backcountry, boondocks, frontier, hinterland, interior, isolation, outback, rural area, sticks, timberland, woodland

    ارجاع به لغت backwoods

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «backwoods» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/backwoods

    لغات نزدیک backwoods

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند