فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Outback

ˈaʊtbæk ˈaʊtbæk

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جغرافیا منطقه‌ی روستایی دورافتاده (به‌ویژه در استرالیا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Maybe you could spend a week in the outback.

شاید بتوانید یک هفته را در منطقه‌ی روستایی دورافتاده بگذرانید.

Exploring the Australian outback requires careful planning and preparation.

کاوش در مناطق روستایی دورافتاده‌ی استرالیا مستلزم برنامه‌ریزی دقیق و آمادگی است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outback

  1. adjective inaccessible and sparsely populated
    Synonyms:
    remote
  1. noun
    Synonyms:
    country rural bush wilderness

ارجاع به لغت outback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outback

لغات نزدیک outback

پیشنهاد بهبود معانی