فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Outbid

    aʊtˈbɪd aʊtˈbɪd

    گذشته‌ی ساده:

    outbidded

    شکل سوم:

    outbidded

    سوم‌شخص مفرد:

    outbids

    وجه وصفی حال:

    outbidding

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb

    (در مناقصه و مزایده) بیشتر پیشنهاد دادن از، روی دست کسی رفتن، بیشتر توپ زدن از

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    I offered five dollars for the painting, but she outbid me.

    حاضر بودم پنج دلار برای آن نقاشی بدهم؛ ولی او روی دستم بلند شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد outbid

    1. verb to propose a price for purchase
      Synonyms:
      raise the price bid something up bid more bid higher
    1. verb bid higher than others
      Antonyms:
      underbid

    ارجاع به لغت outbid

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «outbid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/outbid

    لغات نزدیک outbid

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید