امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Outboard

ˈaʊtˌbɔːrd ˈaʊtbɔːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective adverb
موتور بیرون از کشتی، قایق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد outboard

  1. noun Internal-combustion engine that mounts at stern of small boat
    Synonyms: outboard-motor, outboard motorboat
  2. adjective Located away from the midline of a vessel or aircraft
    Antonyms: inboard

ارجاع به لغت outboard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outboard

لغات نزدیک outboard

پیشنهاد بهبود معانی