آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Interior

ɪnˈtɪriər ɪnˈtɪəriə

شکل جمع:

interiors

معنی interior | جمله با interior

noun adjective countable B2

درونی، داخلی، دور از مرز، دور از کرانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

interior communication

ارتباط داخلی

the interior structure of a cell

ساختمان درونی سلول

نمونه‌جمله‌های بیشتر

interior markets

بازارهای داخلی

Ministry of the Interior

وزارت کشور

an interior lake

دریاچه‌ی درون سرزمینی

the interior meaning of this poem

معنی باطنی این شعر

an interior monologue

(ادبیات) تک‌گویی باطنی

the interior of a house

درون یک خانه

The interior of the box was painted red.

درون جعبه قرمز رنگ شده بود.

the interior of Australia

درون سرزمین استرالیا

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد interior

  1. noun center, core

سوال‌های رایج interior

شکل جمع interior چی میشه؟

شکل جمع interior در زبان انگلیسی interiors است.

ارجاع به لغت interior

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interior

لغات نزدیک interior

پیشنهاد بهبود معانی