آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ مهر ۱۴۰۴

    Inland

    ˈɪnlənd ˈɪnlənd ˈɪnlənd ˈɪnlənd ˈɪnlənd ˈɪnlənd

    معنی inland | جمله با inland

    noun adjective adverb

    درون کشور، درون‌مرزی، داخله

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    inland waterways

    آب‌راه‌های درون‌بومی

    the island's inland

    درون‌بوم (سرزمین‌های داخلی) جزیره

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The road extends several miles inland.

    جاده چندین مایل در خشکی ادامه دارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد inland

    1. adjective interior
      Synonyms:
      central inward heartland provincial back-country upcountry midland backland hinterland boondocks
      Antonyms:
      coastal border frontier

    سوال‌های رایج inland

    معنی inland به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «inland» در زبان فارسی به «داخل کشور»، «درون‌سرزمینی» یا «درون‌مرزی» ترجمه می‌شود.

    این واژه در زبان انگلیسی برای اشاره به مکان‌هایی استفاده می‌شود که در فاصله‌ای نسبتاً دور از سواحل، مرزهای آبی یا مناطق مرزی قرار دارند و به بخش‌های داخلی یک کشور یا سرزمین تعلق دارند. «inland» می‌تواند به‌عنوان قید یا صفت به کار رود و غالباً در مکالمات جغرافیایی، اقتصادی، حمل‌ونقلی و توصیفی کاربرد دارد.

    در مکالمات روزمره و نوشتار توصیفی، «inland» برای مشخص کردن موقعیت جغرافیایی استفاده می‌شود. برای مثال، جمله‌ی “The city is located 50 kilometers inland” به معنای «این شهر در فاصله ۵۰ کیلومتری از ساحل واقع شده است» است. این کاربرد، تصویری روشن از مکان و فاصله نسبت به نقاط ساحلی یا مرزی ارائه می‌دهد و نقش مهمی در نقشه‌برداری، راهنمایی و توضیح جغرافیایی دارد.

    از منظر اقتصادی و حمل‌ونقلی، مناطق «inland» اغلب ویژگی‌ها و نیازهای خاص خود را دارند. برای نمونه، دسترسی به بنادر و مسیرهای حمل‌ونقل ممکن است محدودتر باشد و فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها با مناطق ساحلی متفاوت باشد. بنابراین، توصیف مکان‌ها به عنوان «inland» کمک می‌کند تا تحلیل بهتری از شرایط اقتصادی، لجستیکی و زیرساختی مناطق داخلی ارائه شود.

    از نظر زبان‌شناسی، «inland» ترکیبی از پیشوند in- به معنای «داخل» و اسم یا صفت land به معنای «سرزمین» است. این ساختار ساده و گویا، به سرعت مفهوم «سرزمین داخلی» یا «دور از ساحل» را منتقل می‌کند. بسته به موقعیت جمله، می‌توان آن را به صورت صفت قبل از اسم یا به شکل قیدی برای توصیف مکان به کار برد، که انعطاف بالای آن در نوشتار و گفتار باعث کاربرد گسترده آن شده است.

    «inland» واژه‌ای است که فراتر از یک نشانگر مکانی ساده عمل می‌کند؛ این واژه ابزار مهمی برای توصیف جغرافیا، تحلیل اقتصادی و برنامه‌ریزی حمل‌ونقل محسوب می‌شود. استفاده‌ی درست از آن در گفتار و نوشتار، کمک می‌کند تا توضیح مکان‌ها و شرایط داخلی کشورها و مناطق به شکلی دقیق، روشن و مؤثر ارائه شود، و درک زبان‌آموزان از اصطلاحات جغرافیایی و مکانی را تقویت کند.

    ارجاع به لغت inland

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «inland» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inland

    لغات نزدیک inland

    • - inky cap
    • - inlaid
    • - inland
    • - inland sea
    • - inlander
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.