میناکاریشده، منبتکاریشده، جواهرنشانشده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
an inlaid cigarette box
قوطی سیگار خاتم (کاری شده)
a crown inlaid with diamonds
تاج مرصع به الماس
an inlaid table
میز مزین به خاتمکاری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «inlaid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/inlaid