شکل جمع:
frontiersمرز، سرحد (بین دو کشور)
the frontier between Iran and Afghanistan
مرز بین ایران و افغانستان
The frontier between these two countries has been a subject of dispute for centuries.
مرز بین این دو کشور سدهها مورد مناقشه بوده است.
سرحد (اشاره به غرب ایالات متحده جایی که مهاجران در قرن نوزدهم شروع به نقلمکان به آنجا کردند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Settlers faced numerous challenges and hardships as they pushed further into the frontier.
مهاجران با پیشروی بیشتر به سمت سرحد با چالشها و سختیهای متعددی مواجه شدند.
Families built their homes on the frontier lands.
خانوادهها خانههای خود را در زمینهای سرحد بنا کردند.
قدیمی سنگر مرزی، استحکامات مرزی
The frontier stood tall and impenetrable against any attacks.
استحکامات مرزی در برابر هر حملهای بلند و نفوذناپذیر بود.
This empire expanded its frontiers to establish dominance in the region.
این امپراتوری استحکامات مرزی خود را گسترش داد تا بر منطقه تسلط پیدا کند.
منطقهی مرزی
Many stories of bravery emerged from the rugged frontier.
داستانهای بسیاری از شجاعت در منطقهی مرزی ناهموار سربرآورد.
Trade routes developed along the frontier.
مسیرهای تجاری در امتداد منطقهی مرزی توسعه یافت.
مجازی مرز
the frontiers of medicine
مرزهای (دانش) پزشکی
the frontier between love and hate
مرز بین عشق و نفرت
مربوط به مرز، مرزی
frontier mentality
(طرز تفکر وابسته به نواحی سر حدی و دورافتاده) طرز تفکر مرزی
a frontier town
شهر مرزی
frontier songs
آوازهای مرزی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frontier» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frontier