آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۵ شهریور ۱۴۰۴

    Borderline

    ˈbɔːrdərlaɪn ˈbɔːdəlaɪn

    معنی borderline | جمله با borderline

    adjective

    مرزی، در مرز، بینابینی

    She displayed borderline behavior.

    رفتار بینابینی از خود نشان داد.

    He had a borderline talent for singing, as he was neither exceptional nor completely untalented.

    او استعدادی مرزی در خوانندگی داشت؛ نه استثنایی بود و نه کاملاً بی‌استعداد.

    noun singular

    خط مرزی، نوار مرزی، سرحد، مرز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Barbed wire was stretched along the borderline.

    سیم خاردار در راستای خط مرز کشیده شده بود.

    The borderline between love and hate is often blurred.

    سرحد بین عشق و نفرت اغلب مبهم است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the narrow borderline between laughter and tears

    مرز باریک بین خنده و اشک

    adverb

    حدوداً، تاحدی، تقریباً

    His behavior at the party was borderline inappropriate.

    رفتارش در مهمانی تقریباً نامناسب بود.

    I'm feeling borderline exhausted after working all day.

    بعد از تمام روز کاری، تاحدی احساس خستگی می‌کنم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد borderline

    1. adjective inexact
      Synonyms:
      uncertain unclear ambiguous indefinite open doubtful unsettled undecided problematic equivocal marginal indecisive indeterminate dubitable unclassifiable ambivalent
      Antonyms:
      certain definite exact sure

    سوال‌های رایج borderline

    معنی borderline به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «borderline» در زبان فارسی به «مرزی»، «لبه‌ای»، یا «بینابینی» ترجمه می‌شود.

    این واژه برای توصیف موقعیت‌ها، شرایط یا ویژگی‌هایی به کار می‌رود که دقیقاً در یک دسته مشخص قرار نمی‌گیرند، بلکه در حد فاصل میان دو وضعیت یا دو تعریف جای دارند. در بسیاری از زمینه‌ها، «borderline» بیانگر حالتی است که نه کاملاً مثبت یا منفی است و نه به طور کامل در یک دسته خاص می‌گنجد، بلکه مرزی از ابهام یا ناپایداری را نشان می‌دهد.

    ریشه‌ی واژه‌ی «borderline» از ترکیب دو کلمه‌ی «border» به معنای مرز و «line» به معنای خط شکل گرفته است. همان‌طور که از ساختار آن برمی‌آید، مفهوم اصلی این واژه به خطوط مرزی و حدفاصل‌ها اشاره دارد. با گذشت زمان، این اصطلاح از معنای فیزیکی و جغرافیایی خود فراتر رفته و به حوزه‌های انتزاعی‌تری همچون روان‌شناسی، ادبیات، هنر و حتی علوم اجتماعی وارد شده است. بدین ترتیب، «borderline» از یک اصطلاح صرفاً جغرافیایی به مفهومی چندلایه و گسترده تبدیل شده است.

    در زبان روزمره، وقتی چیزی را «borderline» توصیف می‌کنند، منظور این است که آن موضوع در مرز میان دو وضعیت متضاد قرار دارد. برای مثال، ممکن است فردی «borderline genius» خوانده شود، یعنی استعداد او در مرز نبوغ قرار دارد اما شاید به طور کامل در تعریف سنتی «نابغه» نگنجد. یا در حوزه‌ی عملکرد، اگر چیزی را «borderline acceptable» توصیف کنند، بدین معناست که نتیجه در حداقل استانداردها قرار دارد و کمی بیشتر یا کمتر می‌تواند جایگاه آن را تغییر دهد.

    در علوم انسانی و اجتماعی نیز کاربرد این واژه بسیار گسترده است. مثلاً در نقدهای هنری یا ادبی، «borderline» می‌تواند به اثری اشاره داشته باشد که در مرز میان سبک‌ها یا ژانرهای گوناگون قرار دارد. چنین آثاری اغلب ارزشمند به شمار می‌روند، زیرا توانسته‌اند قالب‌های موجود را به چالش بکشند و تجربه‌ای تازه بیافرینند. همچنین در زمینه‌ی روابط انسانی، این واژه می‌تواند موقعیت‌هایی را توصیف کند که بین دو حالت قطعی از دوستی، همکاری یا حتی دشمنی قرار دارند و تکلیف روشن و مشخصی ندارند.

    «borderline» واژه‌ای است که به‌خوبی نشان می‌دهد چگونه زبان برای توصیف وضعیت‌های پیچیده و خاکستری توسعه یافته است. در جهانی که بسیاری از پدیده‌ها مطلق نیستند، وجود واژه‌هایی مانند «borderline» به ما امکان می‌دهد ظرافت‌ها و لایه‌های پنهان واقعیت را بهتر بیان کنیم. این واژه در حقیقت تجسم زبانی لحظاتی است که در مرز میان قطعیت و عدم قطعیت قرار دارند، جایی که تعریف روشن دشوار است و همین ابهام به آن عمق و معنا می‌بخشد.

    ارجاع به لغت borderline

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «borderline» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/borderline

    لغات نزدیک borderline

    • - borderland
    • - borderless
    • - borderline
    • - borderline personality disorder
    • - bordure
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.