با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ambivalent

æmˈbɪvələnt æmˈbɪvələnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more ambivalent
  • صفت عالی:

    most ambivalent

معنی

adjective
(در مورد احساس و فکر) ضد و نقیض، دوسویه، مردد، دارای دو احساس یا فکر متضاد، دوسوگرای، دوجنبه‌ای، دمدمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ambivalent

  1. adjective conflicting
    Synonyms: clashing, contradictory, debatable, doubtful, equivocal, fluctuating, hesitant, inconclusive, irresolute, mixed, opposed, uncertain, undecided, unresolved, unsure, vacillating, warring, wavering
    Antonyms: certain, definite, resolved, settled, sure, unequivocal

ارجاع به لغت ambivalent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambivalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ambivalent

لغات نزدیک ambivalent

پیشنهاد بهبود معانی