شکل جمع:
paprikasغذا و آشپزی پاپریکا (نوعی ادویهی قرمز متشکل از غلافهای ریز آسیابشدهی خشکشدهی فلفلهای شیرین مختلف)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
She bought a jar of Hungarian paprika from the specialty spice store.
یک شیشه پاپریکای مجارستانی از فروشگاه تخصصی ادویه خرید.
I added a sprinkle of paprika to my dish.
کمی پاپریکا به غذایم زدم.
گیاهشناسی پاپریکا (نوعی فلفل شیرین که از آن ادویهای به همین نام درست میشود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Don't forget to buy some fresh paprika from the market.
یادت نرود که مقداری پاپریکای تازه از بازار بخری.
She harvested a basket full of ripe paprikas.
سبدی پر از پاپریکاهای رسیده برداشت کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «paprika» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/paprika